ترجمه شعر:نابینای جنگ...داگلاس دان
الهه ی الهام
انجمن ادبی

نا بینای جنگ

 

شصت سال نابینا گشته است یا که بیش

در پشت آن دیوار و این درختان به رنج و طیش

با عمر طولانی و طاقت فرسابر صندلی چرخدار خویش

در زیر آفتاب و باد، در راهروی بیمارستان سربازان

ره می برد به پیش

غصه دار کرد مرا نیمی از زمان حکایت وی

دیدم در آن نمایشگاه کنار لنج

سبک و سیاق سبدبافی اش

احساس پرظرافت ملیله دوزی اش

و ناز و نوازشش با آن حصیرهای مهربان  و نی

...

در جوانی چه احساس می کرد

هنگام ثبت نام در فهرست داوطلبان جنگ

در آن زمین فوتبال

...

پایان دادن به آلام خویش

و رنج سقوط ناگهانی ز خاکریز

و جاری شدن خون چشم خویش

در جوی آتشین

نور چگونه به نظرم رسید

هنگام دیدن ان دو مرد

یکی نابینا و دیگری بر صندلی چرخدار خویش

بر طرف بوستان

آنچه فراموش نکرده ام

شرف و عزت این دوستان

همان که یاری ام دهد

درافتم با این تاریکی نور سِتان

...

سن و و سال من به آن جنگ قد نمی دهد

نمی توانم درکش کنم

او چگونه ممکن است بیندیشد

آن که اکنون در بخش ویژه ی آسایشگاه

تیمار می شود

به یاد می آورد آن روز که دست راستش را

محکم به روی شانه ی نفر جلویی می گذاشت...!

شعر:داگلاس دان

مترجم: زین العابدین چمانی

تاریخ ترجمه:28/1/83


نظرات شما عزیزان:

mimjim
ساعت11:48---26 خرداد 1393
Hi.dear mr chamani.
actully every when that I read yr writing,I enjoy .you are an energic man &It is shown in the words.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





یک شنبه 7 ارديبهشت 1393برچسب:نابینای جنگ,داگلاسد دان,چمانی,الهه الهام, :: 13:20 :: نويسنده : حسن سلمانی

آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان